Lisham:
سال نو و جشن نوروز رو شادباش میگم چون ابر به نوروز رخِ لاله بشُست برخیز و به جامِ باده کن عزْم درست کین سبزه که امروز تماشاگهِ توست فردا همه از خاکِ تو برخواهد رُست سالی سرشار از نور و خرد و دانش و آگاهی، عشق و صمیمیت و گرما و مهربانی، شادی و تندرستی و
Lisham:
از عزیزترین دوستانم به صورت #داوطلب رفته #مسیح_دانشوری ... دیشب حدود ساعت سه صبح (یعنی بامداد سیزدهمین روز اسفند نود و هشت) این پست رو گذاشت روی صفحهی اینستاگرامش... این که حس احترامم به این کارش چهقدره بماند که با وجود اون که هم #پدر ه و هم #همسر ، یه
Lisham:
مرا #سفید چون #برف کن #رها چون برف #فروتن چون برف #رقصان چون برف #لطیف چون برف #صبور چون برف #بخشنده چون برف خطا پوش چون برف #میرا چون برف آزاده چون برف #آرام چون برف #فراموشکار چون برف مرا سفید چون برف کن
Lisham:
زهر ماییم؛ که حاکمانمان زهراگینتر از ما میشوند پ.ن: به تریج قبای کسی بر نخورد؛ از ماست که بر ماست؛ میانگین خودمان را میگویم؛ غاطبهی مردم همیشه در صحنه را؛ مردمان به دولتمردان و حاکمانشان شبیهترند تا به پدرانشان؛ اَلنّاسُ بِاُمَرائِهِمْ اَشْبَهُ م
Lisham:
بی تابم، بی تابم، بی تابم... خواب، غریبگی میکند... و چیزی، چیزهایی در درونم رخت میشورد لعنتی... انگار درد تمام کسانی که عزیزانشان را از دست دادهاند، در درونم نجوا میکند، قصه میخواند... یاد عزیزانم میافتم... و حسرت اینکه کم بوسیدمشان... به آغوش گرف
Lisham:
#عصر_جمعه دست #عزیزان آدم را می گیرد و می برد جاهای دور؛ و #دل را پر می دهد به هوایی که نیست #سیاه_سفید #سفر #عکاسی #دوری #غروب #پاییز
Lisham:
برای هر کسی، نوری هست، نوری هست، نوری هست، که هیچ نوری، هیچ نوری، هیچ نوری، شبیه ش نیست... #نور #سیاه_سفید #سایه #زندکی #خانه #آرامش #خیرگی #عکاسی #مینیمال #حافظ
Lisham:
من از #حکمت #بهشت سرشارم عزیزترینِ #خضر های من #مادرم میداند بهتر از هر کسی میداند #شیوه ی بهشت چیست #نشانی بهشت هر زمان کجا ممکن است باشد اکنون دستم را میگیرد میبرد بهشت #بازار #لنگرود بازار #لاهیجان ... ... #اشپل #ماهی_شور #ماهی_دودی #ماهی #زیتون #پ
Lisham:
اسرارِ ازل را نه تو دانی و نه من وین حلِّ معمّا نه تو خوانی و نه من هست از پسِ پرده گفت و گوی من و تو چون پرده برافتد، نه تو مانی و نه من #خیام #رباعیات #رباعیات_خیام #جلسه #گلتاش #چانه_زنى #قرارداد #کارآفرینی
Lisham:
میخواستم بسوزانم خود را آمازون وار ـ چنان که قلبِ مادرِ زمین ـ در اعتراض به تغییرِ شرایطِ اقلیمی که زادهی «ما»ست... اما حالا... حالا میخواهم بسوزم بسوزانم خود را سحر وار سحر وار سحر وار ـ چنان که خورشید در شرقیترین حضورِ خویش ـ در اعتراض به «ما»... که
Lisham:
حالا خوانش من از هستی، رنگ رنج دارد، رنگ درد شاید... افلاک که جز غم نفزایند دگر ننهند به جا، تا نربایند دگر ناآمدگان اگر بدانند که ما از دهر چه می کشیم، نایند دگر #خیام #زندکی #دل_نوشته
Lisham:
آخه من اون «رزرو آنلاین»ت رو بخورم آخه من قربون اون سلیقهت برم قربون اون نوآوریت قربون اون رنگِ کاغذِ آبکلهایت قربون اون فونت نستعلیقطور صمیمیت آخه تلگرامی، اینستاگرامی، ایمیلی، سایتی حداقل تلفنی، آدرسی هم میانداختی زیر آگهیت ما رو خون به #جیگر ن
Lisham:
پنجشنبه این هفته من این دوره رو برگزار میکنم برای اطلاعات بیشتر لطفا به صفحهی سیرا @siraa.crafts یا سایت سیرا siraacrafts.com مراجعه کنین ❄️ زمان برگزاری و برنامه دوره: پنجشنبه ۱۱ بهمنماه ۹۷ از ساعت ۹ صبح تا ۱۲:۳۰ قسمت اول ۹ تا ۱۰:۳۰ | یک رب
Lisham:
. #عصر_جمعه در نامِ #تنهایی ، به #زمزمه میخواند #باران را ـ چاووشِ رحیلِ عزیزانِ آدمی ـ گاه به #بغض #پاییز ، سیگاری میگیراند ، گاه میایستد به دق الباب هزار #خاطره نزدیک و دور #عکاسی #سیاه_سفید
Lisham:
. #خاطره های دور بیرمق ؛ بر تن #کفن های #پوسیده ؛ کشان کشان ایستاده بر #آیینه ی #رؤیا ها ، ناباورانه شبیهِ #هیچ #لبخند میزنند به فردایی که نیست
Lisham:
. اندر احوالات #عمو بودگی 😁 اصن بیا خونه رو خراب کن رو سر من نترس عمو جون خراب تر از این نمی شم #اسباب_بازی #شادمانه #عشق_عمو
Lisham:
. ما رو به خود جوان پنداری خود این گمان نبود 😉😊 پرچم تیم پیش کسوتان همچنان بالاست 😄 گعدهی رفقای سی ساله @ali.jafarieh @majidkzm1
Lisham:
. #می خور که به زیرِ گِل بسی خواهی خفت بی #مونس و بی #رفیق و بی همدم و جفت زنهار! به کس مگوی این #راز نهفت هر #لاله که پژمرد، نخواهد بشکفت #خیام مکاشفات کلاسیه
Lisham:
. فصلِ #گل و طرف جویبار و لبِ کشت با یک دو سه تازه #دلبر حورسرشت پیش آر #قدح که باده نوشانِ صبوح #آسوده ز مسجدند و فارغ ز #بهشت #خیام
Lisham:
در هیاهوی گرفتاریها، مردم، خیلی چیزهایشان را خواسته و ناخواسته گم میکنند؛ دانسته و نادانسته، فراموش میکنند؛ رها میکنند. انگار که یک مکانیزم تدافعی باشد که برای محافظت از یک کلِّ بالاتر، رنج و دردهای طولانی را به عادت تبدیل میکند و نهایتا آنچنان ناد
Lisham:
. «عصر جمعه از هزار عصر بهتر و برتر است»... عصر جمعه دفترش را میبندد، قلم مقدسش را کناری میگذارد؛ و تسبیح به دست، مستحباتش را به ارواح از نفس افتادهی بنی آدم، نجوا میکند #عصر_جمعه #عکاسی
Lisham:
. ساقی! گل و سبزه بس طربناک شده است دریاب که هفتهی دگر خاک شده است مِی نوش و گلی بچین که تا درنگری گل خاک شده است و سبزه خاشاک شده است #بهار #زندگی #خیام
Lisham:
. اکنون که ز خوشدلی به جز نام نماند یک همدمِ پخته جز میِ خام نماند دستِ طرب از ساغرِ می باز مگیر امروز که در دست به جز جام نماند #خیام #عکاسی #سیاه_سفید
Lisham:
. هویجوری شادی ها را هر اندازه که کوچک و کودکانه باشند، باید از دل لحظه های زندگی بیرون کشید و به قدر همان لحظه، حال خوش داشت 😊 #شادی #زندگی #کودکانه #صبح
Lisham:
. عصر جمعه سیگاری بر گوشهی لب، ورقهایش را نگاهی سرد میاندازد و با تهیترین چهرهی دنیا، دلخوشیهای حقیر عصر جمعهی تمام مردمان را «آل این» میکند #عصر_جمعه #دل_نوشته
Lisham:
. عصر جمعه بر شکوهِ خمودِ این شهر بیجان میایستد سیگاری بر لب دستی میکشد به ابر تا مبادا ببارد بر دل بیقرار من نیز تا مبادا امیدی پر داده باشد به #آسمان #عصر_جمعه #دل_نوشته #عکاسی #سیاه_سفید