@amirsafaei: باران نم نم كنان سنگ فرش خيابان را خيس ميكرد و پسر منتظر افتادن آخرين برگى كه روى درخت روبرويش بود. برگ ها خيابان را تزيين كرده بودند شايد پاييز براى پسر جشن گرفته بود. جشنى پس از جدايى. ميخواست از دل پسر دربياورد اما انگار پاييز يادش نبود كه جدايى ها راب
@amirsafaei: دلتنگى ، خداحافظى
@amirsafaei: Fall is comming
@amirsafaei: Waiting for you ...
@amirsafaei: Coffe and cigarettes
@amirsafaei: راه آهن
@amirsafaei: Morning
@amirsafaei: اولین انار امسال
@amirsafaei: waiting for something
@amirsafaei: 6:00 AM
@amirsafaei: نگاه
@amirsafaei: people in myself
@amirsafaei: A sense of fear
@amirsafaei: just see
@amirsafaei: life of night