yalldda: چشمان یک عبور
yalldda: من از تنهایی و خلوت نمیترسم
yalldda: ناگهان چقدر زود دیر می شود
yalldda: هردرختی به اندازه ترس من برگ دارد
yalldda: کجاست سمت حیات ؟
yalldda: اتاقهای کوچک ما پنجره های بزرگی دارند
yalldda: نقش بر آب
yalldda: بوی چیدن از دست باد می آید
yalldda: وای خدا باورم نمی شه بالاخره تونستم اپ کنم ؟؟؟
yalldda: کسی مرا نمی‌داند
yalldda: تنهاسفرنکن
yalldda: غزل بارون چشمات
yalldda: نه خزون نه بهار
yalldda: هنوز فرصت هست؟
yalldda: این چنین می گذرد روز و روزگار من
yalldda: سفر یه جور شکایته به خنده های دیگرون