Khosh Bayan:
"من حقيقتا نگران هستم. من نگران اسلام هستم. ما اسلام را از چنگ محمد رضا در آورديم و من خوف اين را دارم كه اسلام به چنگ ما مبتلا شده باشد! به طورى كه ما هم مثل او يا بدتر از او بر سر اسلام بياوريم. اين نگرانى هست و زياد است. آدم هاى جاهلى هستند كه به خيال
Khosh Bayan:
بعد از تو فقط عکست بر دیوار است تن ها بر زمین و سر بر دار است
Khosh Bayan:
باز باران and again it's the rain
Khosh Bayan:
چه حرفها که مانده بر گلوی من خوشا به حال شماها که شاعری بلدید #tale #time #story #oldfashion #bicycle شعر از دوست عزیزم رضا احسانپور. دوچرخه پیرمردی که برای نماز جماعت ظهر مسجد شیشه آمده بود،
Khosh Bayan:
سقا خونه اسمال طلا! ماجرا از این قرار است که بین سالهای ۱۱۴۴ تا ۱۱۴۵ق به دستور نادرشاه افشار سنگابی یکپارچه از سنگ مرمر که از جنگ هرات به غنیمت گرفته بود را در کنار جوی آبی که آن زمان از وسط صحن عتیق عبور میکرده نصب می شود تا مردم برای رفع تشنگی از آب
Khosh Bayan:
گویند کمالات پیرپالان دوز به گوش شیخ بها رسیده بود به محضر ایشان رسیدند و اصرار که به حوزه بیایند و همه را از علم خود بهره مند سازند و با دیدن زندگی فقیرانه ایشون نگاهی به سندون انداختند و دستی آوردند و یکپارچه طلا شد پیر فرمود سندون طلا چه به کار من می
Khosh Bayan:
اینجا گناه بخشند، کوهی به کاه بخشند بیچاره من که با خود نیاورده پر کاهی
Khosh Bayan:
منتظر نماز جمعه بود، از اوناش که از چند ساعت قبل از خطبه ها میان، یه رشحه ای نور از سقف تابیده بود ساکت نشسته بود داشت آفتاب میگرفت، اینجور آدمها خیلی خاصن، تو نماز جمعه تهران زیاد دیده بودم، آنهایی که از ساعت هشت صبح یه جای ثابت میان میشینن و تا آخر نم
Khosh Bayan:
هنوز چند ماه نگذشته که دلت برا چند ماه قبلش تنگ میشه. اون روزا که نمی تونست خودش رو سفت نگه داره و غرق آغوشت میشد. اون روزها که تورو اصلا تشخیص نمیداد و نمیشناخت البته تو هم نمیشناختیش همه اش میگفتی خدایا یعنی من پدر شدم؟ خب حق داشت و داشتم.هردومون تازه ت
Khosh Bayan:
هیچ اگر سایه پذیرد. . . . . . . #سلفی #selfie دل برای عکاسی برای شاعری برای نوشتن تنگ است! به تا کی به قبض و بسط غوطه ورم؟
Khosh Bayan:
سنگ هم طرح ضریح شده است، یعنی ما از سنگ کمتریم؟ امامزاده صالح
Khosh Bayan:
واقع شده در خیابان شهید کلاهدوز یا همان خیابان دولت سابق
Khosh Bayan:
کاپیتال گیاهی تمامیت خواست که بدون توجه به محدوده خود تا هر کجا که میتواند رشد میکند و پیوسته در طول مسیر بر خاک ریشه می دواند و آب و غذای همه باغچه را انحصار خود میکند رفته رفته گیاهان ضعیف تر را نابود میکند و رشد و طراوت گیاهان قوی تر را با خوردن سهم آب
Khosh Bayan:
تا شقایق هست زندگی باید کرد زندگی یاد تو است و شقایق امید قطعه نوری است در بیابان هوس و تنهایی خون چکید از بدن پاک تو بر خاک زمین و شقایق رویید و تو ایستاده بُدی سایه ات بود خنکای خاک زمین علف سبز به پایت پیچید ناگهان تیری سخت سینه ات را بدرید تیر
Khosh Bayan:
چون غنچه شکافت خونین، سر مولایم علی، علیه السلام،
Khosh Bayan:
برای خود کافیست! چند شب برای < او > دعا کنیم، که فرج ما در فرج اوست!
Khosh Bayan:
گمانم مسجد شجره
Khosh Bayan:
upload
Khosh Bayan:
upload
Khosh Bayan:
upload
Khosh Bayan:
upload
Khosh Bayan:
upload
Khosh Bayan:
یادش به خیر آسمان بود و آفتاب و من و خاک بقیع
Khosh Bayan:
آخر یه روز مهدی برات ضریح می سازه مثل ضریح شش گوشه بهش می نازه به کوری داعش و دشمن حیدر بقیع تو آباد میشه گل پیمبر خدا کنه حاجت ما یه روز روا شه بقیع خاکتم مثل کرب
Khosh Bayan:
مغشوش معوج مشوش! #absurd #failart #hellart #mozakhraf! #inhamshodaks ! #jail #solo # couple #walking @-}--
Khosh Bayan:
سرکار خانوم علیه خاله کفشدوزک! #ladybug #cocainellidae #red #bug #nature #beetles #ladybirds #ladycow #scarlet #insect
Khosh Bayan:
آپلود دوباره ، انگار خدا راضی نبود دل بسوزانیم! لود نشده اصلا متن قبلی ؛ جهت تشویش اذهان عمومی! حضرتمان و حضرتشان نیز در عکس موجود است! #reflex #hot #tea #beaty #oshon #Ramadan پ ن، این کسانی که قبلی که انگار لود نشده لایک زدن، لایک مرامی زدند آیا؟
Khosh Bayan:
جهت تشویش اذهان عمومی! حضرتمان و حضرتشان نیز در عکس موجود است! #reflex #hot #tea #beaty #oshon #Ramadan
Khosh Bayan:
طلوع تهران از بلندای کهف الشهدا #Tehran #Iran #Marty #tomb #mountain #dawn #bluesky #twilight #mustseeIran
Khosh Bayan:
مهر خورشید صبحگاهی بر برگهای درخت خمیده پارک نیاوران،